1 - کار فرهنگی در سطح مدارس کشور. این کار از یک کلاس و مدرسه شروع شد و الان تقریباً به همه شهرستانها سرایت کرده است. چند میلیون نسل نوپای تلویزیون گوش میدهند و دل میدهند، چیز یاد میگیرند. اگر کسانی خواسته باشند در مملکت کارهای فرهنگی ارزان قیمت کنند، این یک نمونه است.
2 - تجربه جمعآوری معارف دینی در قالب موضوعات روز. تقریباً 40سال پیش رفتم زندان، دیدن یکی از علما. پشت میلهها گفتم: آقا مطلبی بگو. چیزی یادش نیامد. بعد گفت: همین که چیزی یاد من نمیآید، بهترین نصیحت است. برو چند تا دفتر بخر و مطالب را بهصورت موضوعی در دفترها بنویس. دفتر حقوق، دفتر امام زمان، دفتر توحید، دفتر زن، دفتر مسائل اقتصادی، دفتر طنز، دفتر شعر. هرچه که دستمان آمد نوشتیم، این دفترها پر شد، به زونکن تبدیل کردیم. اینها را حروفبندی کردیم، از الف تا یاء. هرچه در تلویزیون گفتیم اینجا ثبت شده است.
3 - سوگند خداوند به قلم در قرآن. بحث امروز ما بحث قلم است. ما چند تا چیز داریم. قلم، بیان، شمشیر، اولاد، مال، پست و مقام. خدا به هیچ کدام قسم نخورده است. ولی به قلم قسم خورده است: «ن وَ الْقَلَمِ» (قلم/1) قسم به ابزار نوشتن و سطرهای نوشته شده.
در بزرگترین آیات قرآن چند مرتبه میگوید: «وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ بِالْعَدْل» (بقره/282) اگر دادوستد میکنید، بنویسید. نقش قلم، اتصال قرنها، اتصال تجربهها. اگر قلم، قلم باشد خواب را بیدار میکند. قلم اگر خائن باشد، بیدار را خواب میکند.
4 - نقش کتاب در توسعه و پیشرفت. در همه صداها خدا 3صدا را خیلی دوست دارد. صدای چرخ پیرزن، چون قدیم پشم و پنبه را با چرخ دستی نخ میکردند.
صدای قلم دانشمند، که با نی مینوشتند. صدای پای سرباز. یعنی در همه صداها خدا 3 صدا را دوست دارد: چاپخانه، کارخانه، توپخانه. «قید العلم بالکتابه»
5 - بعضیها که مطالعه میکنند، مثل آجیل خوردن است. تخمه کدو را 2ساعت که شکستی هیچی به هیچی. آخرش سیر نمیشوی. قرآن میگوید: «لا یُسْمِنُ وَ لا یُغْنی مِنْ جُوعٍ» (غاشیه/7) مطالعه باید هدف داشته باشد.
بهرهگیری از تجربه گذشتگان. گاهی یک پیرمردهایی داریم، نوهها نزدش میروند میگویند: عصاره عمرت را برای من بگو. بعضی از علمای پیرمرد پر از تجربه هستند.این طلبههای جوان باید بنشینند بگویند: آقا شما یک عمری آیتالله هستی چکیده عمرت را بگو.
6 - دوری از بخل علمی در حوزه و دانشگاه. علم را باز کنید. قفل نکنید. چرا سیدیهای ما قفل دارد؟ حتی مؤسسات مذهبی قفل میکنند. قال الصادق را قفل میکند. دانشگاه ما بخل میکند. پایان نامه را اجازه نمیدهد پخش شود. انبار کرده است. ما دهها هزار پایان نامه داریم که مردم میتوانند از آن استفاده کنند، قفل است.
7 - نگاه بلند در انجام کارهای نیک. بحثم این است که جدی بگیریم. «أُمَّةٌ قائِمَةٌ» (آلعمران/113) باید عاشق درس باشیم. برای نمره درس خواندن ارزش ندارد. بیاییم به کارهایمان رنگ الهی بدهیم.